متن یادداشت علی دارابی به شرح ذیل است:
«هروله» را نوعی از حرکت بین راه رفتن و دویدن معنی کردهاند و آن یکی از مستحبات سعی بین صفا و مروه در اعمال حج در مسجدالحرام است. این مشابه «تجافی» است که آن نیز حالتی بین نشستن و بلندشدن در نماز در شرایط خاص خود است. گویا این امر در رفتار سیاسی ما ایرانیان تسری یافته و نشانهای از «عدمثبات و پایداری» برخی فعالان سیاسی در مواضع و رویکردهای سیاسی آنهاست.
البته این سخن به معنای نادیده انگاشتن «تحول» و «اصلاح مواضع و رفتار سیاسی» در گذر زمان توسط افراد نیست که اگر اینگونه باشد، نوعی «جمود» و «تحجر» و «واپسگرایی» را شاهد خواهیم بود، بلکه سخن درباره «خوشنشینان عرصه سیاست و قدرت» است که در همه دولتها از راست تا چپ از اصولگرا تا اصلاحطلب، از اعتدال تا رادیکال همواره در «متن قدرت» و «نه حاشیه»اند.
زمانی که کتاب «کارگزاران سازندگی از فراز تا فرود» را در دوران اصلاحات نوشتم، یکی از افراد اصلی و موثر کارگزاران گفت: «نام کتاب را تغییر بده! کارگزاران فرود ندارد؟» در عمل اثبات شد که با پایان دولت سازندگی و روی کارآمدن دولت اصلاحات باز این «کارگزاران» و «تکنوکراتها» بودند که بدنه اصلی دولت اصلاحات را به خصوص در «حوزه اقتصاد، صنعت و بازرگانی» برعهده داشتند! همین تفکر «شاکله اصلی دولت حسن روحانی» را هم شامل شد و در مجلس شورای اسلامی، شورای اسلامی شهر و روستا، شهرداریها باز همین افکار و اندیشهها و افراد همچنان حرف اول را میزنند.
البته مخاطب این سخن صرفاً جریان اصلاحطلب یا کارگزاران یا جناح چپ نیستند بلکه فراوانند این افراد از جریان اصولگرا یا راست سنتی که همیشه در کانون قدرت بوده و کمتر هم پاسخگو در قبال کارنامه خودند. فهرست بلندبالای این افراد را میتوان در نهادها، مجامع، شوراها، وزارتخانهها و... دید و با کمال تأسف همین افراد بهدلیل ناکارآمدی هزینه زیادی را هم بر حکمرانی کشور داشتهاند. باز تأکید میکنم که مراد افراد باتجربه، کاردان، خدوم و مؤمن نیستند که این افراد سرمایههای اجتماعی کشورند و تجربه و تخصص خود را باید تا توان دارند برای خدمت به مردم و کشور عرضه کنند.
پرسش اصلی این است که چگونه این افراد را بشناسیم و راههای غلبه به تداوم نفوذ و مدیریت آنان را بهکار ببندیم.
«سوءاستفاده از مقدسات»: این افراد غالباً از مقدسات برای توجیه مواضع خودشان خیلی استفاده میکنند و دسترسی به اشخاص و نهادهای مرتبط را بلدند اما سر بزنگاه حتی به توصیه مراجع عظام هم توجه نمیکنند!
«مصلحتاندیشی»: در پوشش مصالح نظام و انقلاب در همه جناح¬های سیاسی، نهادهای مختلف، شورای مشورتی و سیاستگذاری حضور دارند و پل پشت سرشان را خراب نمیکنند. معلوم نیست در جغرافیای سیاست در کدام نقطه استقرار دارند. اینها نان به نرخ روز میخورند!
«مواضع ژلهای»: این افراد فاقد ثبات سیاسی در مواضع و رفتارها هستند و در فهرست انتخاباتی یک جریان سیاسی وارد مجلس شورای اسلامی شده و با یک چرخش 180 درجهای برخلاف مواضع دوران انتخاباتی وارد فراکسیون و جریان سیاسی اکثریت در مجلس میشوند. سؤال، استیضاح، رأی اعتماد و سایر اقدامات دوره نمایندگی را «زیگزاگی» و «ژلهای» انجام میدهند و نام آن را «فراجناحی» عملکردن مینامند!
«دیدهشدن به هر قیمت»: این افراد خودشان را در دسترس همه قرار میدهند. برای آنکه دیده شوند از مصاحبه، اظهارنظر با هر رسانه و در هر عرصه و در هر مناسبت اغماض نمیکنند؛ حتی اگر رسانه بیگانه را با رسانه خودی به ظاهر تشخیص ندهند!
اینکه چرا این افراد که «ثبات سیاسی» ندارند و همواره در «هروله» و «تجافی» و افت و خیز سیاسی هستند و مؤفق میشوند به اهداف شخصی خود برسند و کشور و حکمرانی را از حضور شایستگان محروم کنند، به ضعف عملکرد نهادهای نظارتی، رسانهها، احزاب و تشکلهای سیاسی و اتحادیه¬های صنفی برمیگردد که برای آن باید علاج جدی کرد.
بیشتر بخوانید
برای اثبات مدعای این مطلب راه دوری لازم نیست.
«مجلس شورای اسلامی دوره یازدهم» در آغاز کار و «دولت تدبیر و امید» در پایان دوره هشتساله است. نگاهی کوتاه به مواضع، رفتارها و حضور افراد نشانگر فعالبودن «هروله و تجافی سیاسی» این افراد است و این برای مردمسالاری دینی و حکمرانی خوب سم مهلکی است. دولت تدبیر و امید که دارد میرود، اما این افراد به سرعت در حال جابهجایی مسوولیت و مدیریت در وزارتخانهها و سازمانها هستند که باید نهادهای مسوول اقدام عاجلی را به عمل آورند. مجلس شورای اسلامی که در ابتدای کار است، ضروری است از ابتدا راه رخنه، نفوذ و فرصتطلبی این افراد را سد کند.